- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

76

پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
- شهریور - 92

یکی ازون روزایی ک از عصر ب بعد ، من بی نهایت خوش بودم اما ته دلم از فردای خودم می ترسیدم!!!!

چون بلخره این عهدیه ک خدا باهام بسته و تا خوشیامو ازم پس نگیره کوتاه نمیاد .

خیلی خوب بود ، چون...

بازم یه طرف قضیه تو بودی شوالیه ی ناخوش احوال ِ من

انقد خوش بودیم ک نصفه جوجه ها رو سوزوندیم

همه چی درست و دقیق واسه یه جمع دونفره تدارک دیده شده بود ، خودم فهمیدم

همه میگفتن پریشب تو پارک بعد از غذا وقتی همه رفتن تفریح و بازی ، تو گرفتی خابیدی

آتی ب من نیگا کرد گفت : خیلی خوش گذشتاااا ، ولی یه بنده خدایی عشقش نبود اصن قاطی ِ ما نشد رفت خابید !!

واسه همینم تصمیم بر این شد ک ب تلافی دیشب ک من نبودمو توام زهره مارت شده بریم خوش گذرونی تو خیابون بستنی هااا

این بار راننده آجیت بود و تو اومدی اون عقب خودتو ب زور جا کردی پیش من

ولی چقد تو راه خوش کذشتتتتتتت ... ک اگه آبجیت هی از تو آینه نیگامون نمیکرد بیشترم خوش میگذشت

+

خب...

مثه همیشه ....

آیدا ک آلبالو گلاسه میخوره ... بقیه؟؟؟

ولی من انار گلاسه میل دارم امشب

+

اینکه جلو همه دستمو گرفتی یا بغلم کردی واسم خوشایند نبود !!

+

باز رفتیم تو ماشین و ب سمت پارک ماشینو آتیش کردیم

منتها از دورترین مسیر ممکن !!!!!!!!!!!!!!!!! و این خاسته ی خودت بود حتمن

رسیدیم

ماری گف ما با بچه ها میریم یکم بازی کنیم

و تو نذاشتی من از ماشین پیاده شم،خو سرویس بهداشتی داشتم نامرد 

و بلخره جا گذاشتن ِ بقیه و جیم شدن خودمون دوتایی و شبگردی دونفره

اون 1 ساعتی ک تنهایی تو ماشین فک میزدیمو عشق رد و بدل میشد......

جزو 1 ساعتهای خاطره انگیز زندگی من ثبت شد و با هر اتفاقی ک بیوفته پاک نمیشه

اولین بار بود ک انقد راحت دستمو دادم بهت

اولین بار بود ک انقد راحت خودمو جا کردم تو بغلت

خیلی وقت بود به این آرامش احتیاج داشتم

دیگه نخاستم بترسم ، خاستم راحت باشم واسه یه دفم شده

تمام توجیهمم واسه نترسیدنم این بود ک

اگه قرار باشه ما بهم برسیم ک خب چ بهتر .....

بعلاوه ی دلامون تنمونم واسه همیشه واسه همه!!

اما اگه قراره اخرش بهم نرسیم ...

نمیخام حسرت آغوش گرمت واسه همیشه ب دلم بمونه .....

می دونم این حرفا و توجیها واسه خدا اندازه بال پشه ارزش نداره

اما دل من بهش ایمان داره

+

وقتی پیش هم بودیم ، ماه کاملو ک میدیدم تنم می لرزید

هیچ خاطره ی خوبی ازش ندارم بجز 1 - شهریور - 92

+

+رفتگره چ پر رو پررو تو ماشینو نیگا میکرد انگار فیلم سینماییه !!

+دیگه مهم نیس واسم ک هوشبری بخونم یا شیمی !!!!! فقط لطفن تو خوب بشو زودتر

18+ سال نوشت: پرروووووووووووو !! میگه انقد آلبالو گلاسه خوردی لبات مزه آلبالو میده

+همین الانم اس ام اس دادی(تو جادوگری)

+دوستدارم دیوونه!!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۳۱
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی