- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

141

پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ

از بس این جزوه جمعیت شناسی رو پایین بالا کردم و هی خوندمو هی یادم رفت کسل شدم رفت :| بذا بگم که یادم بمونه که تویی که روز هفدهم قرار گذاشتی تا آخر امتحانام نیای ، دوباره یه شب نشده اینجا بودی :D هفدهم شب خیلی جالبی بود ، چون خیلی اتفاقی جفتمون چشم تو چشم "عـ" ایکبیری شدیم!! میتونستم حس کنم ک داره از حسودی میترکه :)) کاش شال گردنتو جا نمیذاشتی خونشون :| هجده دی هم ک مامان رو پیچوندیمو اولین آب انار و آلبالو گلاسه ی زندگی مشترکمونو خوردیمااااا !! تو این سرما دماغم قندیل شده بود طفلک :| عب نداره این آب انار ِ شووووووووووررررررر خوشمزه جریمه ی اشکی بود که یهویی تو چشمای گشنگت جمع شد و منو گریه انداخت !!!! چون گفتی حتمن تاریخ بزن دلم نمیاد ثبت نکنم :) و سر انجام روز و شب نوزدهم هم دوتایی سپری شد ، برای اولین بار خونه ی شوماع :"> من صبح بخاطر توی پررو ترکیدم از خجالت جلو همه! اگه مریم نبود من چکار باید میکردم احیانن؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۹
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی