- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

168

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

اینکه یه دوستی پیدا کردم که به شدت احساسی رو بهش دارم که یه زمانی به بهترین دوستم داشتم و البته هنوزم دارم ... ، نمیدونم باید خوشحالم کنه یا ناراحت؟! اینکه موقع حرف زدن باهاش اختیار اشکامو از دست دادم ، نمیدونم باید خوشحالم کنه یا ناراحت... . ولی اینکه بازم با اون همه شباهت ظاهری و شخصیتی هیچکی پیدا نمیشه که مثه اون باشه ، نمیدونم باید خوشحالم کنه یا.......... ؟!

ولی فکر ِ اینکه قراره بعد از مدتها با یکی از بهترین و صمیمی ترین و شبیه به خودم ترین دوستام ملاقات داشته باشم به شدت سرحالم میکنه گاهی وقتا...

+ببین ، دوستدارم خیلی زیاد ....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۴
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی