- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

169

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

چند شبی هست که بجای روز درس خوندن ، شبا میخونم و این عادت ِ همیشگی ِ منه از کودکی ! حال و هوای شب تا صبحای این روزام واقعن دلچسبه . پارسال همین موقه ها بود امتحانام تموم شدن . همین موقه ها بود جفتمون بیکار شده بودیم و آزاد.... . موقع اذان که میشه عجیب میرم تو ماه رمضون ِ پارسال زندگی میکنم . همون روزا که یه وقتایی تا ساعت ِ هشت ِ صبح بیدار بودیمو حرف میزدیم . اسمسی ، تلفنی ، هرچی .... چشمامو میبندم میخابم که بیرون نیام از اون روزا . انقدر جدی که مطمئن میشم هیچکس قد ِ من تا حالا نتونسته تو یه دوران ِ وهم آلود که در حال ِ حاضر وجود ِ خارجی نداره زندگی کرده باشه ......

 

+خیـــــلی دوستدارم میدونی....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۲۰
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی