200
از همون بچگی از بزرگترا همیشه شنیدیم ک این شبها شب مهمیه.. کوچیک بودیمو نمیفهمیدیم چرا اما ناخوداگاه برامون مهم شده بود! حالا بزرگتر شدیمو درکش کردیم.. امیدوارم بتونم کمی خودمو بکشم بالا تو این شبها . مهم ترین تصمیمی که گرفتم اینه که امسال برخلاف سالهای پیش میخام همه ی آدمهایی ک ازشون کدورت ب دل دارم رو ببخشم . همه رو.... بدون استثنا.. یجایی خودندم بعضیا حتی ارزش اینو ندارن ک ب اندازه ی یه کینه و ناراحتی جایی تو قلبمون داشته باشن.. نمیخام قلبم سنگین باشه از ناراحتی کسایی ک حالا یا ارزششو دارن یا ندارن..
میخام کمی مهربونتر از اینی ک هستم باشم !! تا الانشم همیشه قلب مهربونی داشتم اما حس میکنم بازم جا داره ک مهربون تر شد ! دختری ک یکی دوساله باهاش هم کلاسم بدون اینکه بخاد اینو ب من یاد داد ک واقعن میشه بی توقع مهربون بود . بی تظاهر ساده بود اما نه خنگ! کسی ک هرگز ندیدم در برابر بی محبتی یا بی احترامی ای ک بهش میشه کینه ب دل بگیره یا اخلاقشو تغیر بده . همیشه منو ب فکر فرو میبره ک اخه مگه میشه تو این دنیای کثیف یه آدم اییییین همه مهربون باشه و قلبش پاک باشه . بارها به رفتارش ریز شدم و دقت کردم ! و هیچوقتم ندیدم ضرر کنه ازین همه سادگی..در تمام عمرم دختری مهربون تر و پاک تر از اون اطرافم ندیدم مگر مادرم.. همیشه خجالتم میده قلب مهربونش.. خیلی راحت بگم میخام ازش الگو برداری کنم..
امشب خیلی دعا میکنم واسه کسایی ک الگوی خوبی بودن واسم.. آدم از هرکس چیزی یاد میگیره.. منم خیلی وقته ک تحت تاثیر اخلاق این نسرین بانوی مهربون قرار گرفتم ! شاید خیلی مسخره ب نظر بیاد اما مطمئنم ک از وقتی ک با این دختر صمیمی شدم رفتار و اخلاق شخصیم فوق العاده تغیر کرده بخصوص با محمد !!! دیگه خیلی وقته ک واسه مسائل کوچیک گیر بیخودی نمیدم !!! خیلی وقته ک از قهر کردن بدم اومده و خیلی ساده وقتی تقصیر از منه با یه معذرت خاهی همه چیزو حل میکنم .. و دیگه اصلن مثه قبل عذرخاهی برام تلخ و زجر آور نیست..
امشب نمیدونم چطور از خدا تشکر کنم بخاطر این نعمتی ک بهم داد و باعث شد من خیلی مهربون تر از قبلم بشم... امشب دلم میخاد تمام دنیا هم منو ببخشن..
هرکس این مطلبو خوند لطفن منو ببخشه و برام دعا کنه.. تقریبن روزای سختیو میگذرونم و ب شدت محتاج دعا هستم...