ترم جدید..
راستی خیلی وقته ترم جدید شروع شده و من هر وقت خاستم کلی حرف بنویسم بلاگفای لعنتی خراب بوده.. عوضش الان آزادمو خوشحال از بندش!!!
این ترم سرم کمی خلوت تره.. سه چهار تا امتحان سه چهار واحدی بیشتر ندارم :)) این ترم بیشتر از همه دلم برای دکتر پیشوایی فرهیخته ی فهمیده ی بی نظیرمون تنگه!! دکتر اخوان ثالث پسر اخوان ثالث خدا بیامرز شده استاد روش بیهوشیمون و تو این یه جلسه ای ک باهاش بودیم همه ب شدت دلمون برای پیشوایی و روزهایی ک قدرشو ندونستیم تنگ شد.. خداییش با هر سرعتی ک ویساشوگوش میدم نمیفهمم چی میگه !! رفرنسی ک معرفی کرده نایاب و نادره!! امتحانشو ب گفته ی خودش انگلیش میگیره و کلی شرایط بد و بدتر از دکتر پیشوایی :|
اخوان از همون ترمای قبل ک منو تو بیمارستان میدیدو کلی واسم توضیحات قلمبه سلمبه میداد فکر میکرد خیلی آدم خاصی ام و خیلی باهوشمو خیلییییییی سر درمیارم از حرفاش :)) و حتی جلسه ی اولم همینطور همچنان.. اما اطمینان دارم یه امتحان ک بگیره دستش میاد ک من اهلش نیستم و بفهم های کلاس کسان دیگری اند.. :/
و چه جالب.. ک ما انقد گروهمون ریزش داشته.. چند نفر ک انتقالی گرفتن و مهمان شدن شهر خودشون.. یکی رفت پرستاری.. یکی رفت پزشکی.. یکی رفت دنبال زندگیش.. و کسان دیگری ک هنوز میخان کنکور بدن... همینطور پیش بره تا پایان دوره حتمن جمعیت کلاسمون به 10 نفر خاهد رسید :|
هم واسه خودت ، هم واسه نوشته هات
چه خوب ک اومدی بلاخــــــــــره *_^
منم یکی از استادام همچین فکری داشت راجع بهم ، ولی وقتی ی بار معدلم ُ دید نظرش کاملا عوض شد : ))))
ببین تو فقط هرجوری هس پایه ثابت باش
تو دیگ نریــز پلیـــز : /