- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

۵ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

خیییییلی وقت بود ک داشتم سعی میکردم خاطرات شش ماه اخیرو حالا ک نمیتونم از ذهنم پاک کنم حداقل

کمرنگشون کنم!!

خیلی وقت بود ک نسبت ب یه ادمی فراری شده بودم تا وقتی چشمام تو چشماش میوفته روانم بهم نریزه دوباره!!

تا باهاش هم کلام نشم

اما بازم پای اون ادم داره باز میشه تو خونه مون

بازم سعی میکنه بیادو برهالکی

یهمزاحمیک بین منوعزیزترین کسم5ماهه ک جدایی و قهر انداخته!!

فقط خدا میدونه دیشب وقتی بهش سلام میکردم چقدنفرتاز چشام میریخت

تو لبخندای کمرنگی ک ب اجبار تحویلش میدادم فقطنفرت و کینهبود

لبخند میزدم اما یهبغض خیلی سنگینتو گلوم بود

لخند میزدم اما اتفاقات 6 ماه پیش عیییییین فیلم از تو مغزم میگذشت

لبخند میزدم و دائم از خودم میپرسیدم این نکبتچطورروش میشه هنوزم با من بگه و بخنده؟؟؟!؟؟؟؟؟؟؟؟

آدم کینه ای ای نیستم

اما نمیتونم کارایی رو ک باهام کرده یادم بره و وانمود کنم هیچی نشده

چون هنوزم ک هنوزه بعد6 ماهدارم چوب ندونم کاری ای ک یه شب کردمو از روخریّتراهش دادم تو خونمون رو میخورم

میدونم خیلیحماقتکردم یوقتی اما واقعنناخاستهبود همش!!!

و خیلی حماقت کردم ک حرف یدوستیوگوش نکردمو همه اینا روتنهاییتحمل کردم و نذاشتم ابروش بره

وقتی ب اتفاقات اخیر فکر میکنم ب قدری از خودم بدم میاد ک قابل تصور نیس واسه کسی

 

 

**کاش یکی ی راهی جلو پام میذاشت ک خلاص  شممممممم

نمیخااااام مثه 6 ماه پیش دوباره ی بدبختی جدید درست بشههههههههه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰
بانوی شرقی
چه عجب...

بلخره سکوتتو شکستیو خیلی طلبکارانه یاد من افتادی....

اما جالب بود واسم

اینکه اصلن خوشحال نشدم از شکستن سکوتت بعد از خداحافظی ای ک چهار روز تمــــــــــــــام طول کشید...

 


هنوزم پرم از گریه.... :(

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰
بانوی شرقی
هنوز نفهمیدم چی شده :(

شاید مسخره باشه اگه بخاطر دوروز حرف نزدن با تو ناراحت باشم و اسمشو بذارم غصه 

اما من همینم

درستم نمیشم

ببخش اگه ی مدت قراره آفلاین ب سر ببرم .....

 

**روزای گَندیه**

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰
بانوی شرقی
 دلم ...

 

برای تو که نه!

 

ولی برای روزهای با هم بودنمان تنگ شده

 

برای تو که نه!

 

ولی برای "مواضب خودت باش" .. "موفق باشی" و.... شنیدن (از زبان خودِ خودِ خودت)

 

تنگ شده

 

برای تو که نه!

 

ولی برای دلی که نگرانم میشد تنگ شده

 

راستش! برای اینها که نه

 

دلم برای "خـــــــــــودت" خیــــــــــــــلی تنگ شده... 


 

اوهوم ...

هر روز کنار همیم ...

اما فاصله ای ک بینمون افتاده اووووونقد قدرت داره ک دل منو انقد تنگ کنه!!!

اونقد قدرت داره ک نذاره یکیمون غرورشو بذاره زیر پاش

میبینی

دارم میمیرم از "بی تویی"

اما غرورمو نمیشکنم ...

چون تقصیر من نبود "مخاطب خاص"

**

(حالا اون شپش کجاس ک ببینه ب خاطرش چ آتیشی افتاده ب رابطه ی منو تو !!! )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰
بانوی شرقی
 دلم ...

 

برای تو که نه!

 

ولی برای روزهای با هم بودنمان تنگ شده

 

برای تو که نه!

 

ولی برای "مواضب خودت باش" .. "موفق باشی" و.... شنیدن (از زبان خودِ خودِ خودت)

 

تنگ شده

 

برای تو که نه!

 

ولی برای دلی که نگرانم میشد تنگ شده

 

راستش! برای اینها که نه

 

دلم برای "خـــــــــــودت" خیــــــــــــــلی تنگ شده... 


 

اوهوم ...

هر روز کنار همیم ...

اما فاصله ای ک بینمون افتاده اووووونقد قدرت داره ک دل منو انقد تنگ کنه!!!

اونقد قدرت داره ک نذاره یکیمون غرورشو بذاره زیر پاش

میبینی

دارم میمیرم از "بی تویی"

اما غرورمو نمیشکنم ...

چون تقصیر من نبود "مخاطب خاص"

**

(حالا اون شپش کجاس ک ببینه ب خاطرش چ آتیشی افتاده ب رابطه ی منو تو !!! )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۱ ، ۲۰:۳۰
بانوی شرقی