- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

59

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
مشب

یه شب خاص بود واسم....

واست......

واسه چی انقد خوشحال بودی؟؟؟؟

رقاصی ام ک بلدی :|

پسر باس سنگیــــــــــــن باشه پسر!! عــــــــاره!!

حرف آخرو بهم زدی

اما هنوزم دلم قرص نیس

همه شم بخاطر جمله ایه ک یک هفته پیش همین موقع برام اس ام اس کردی!!!!!

بیخیال....

.

.

.

میدونی چیه؟

خونه ک رسیدیم

مامان داشت باهام حرف میزد

راجب تو

یدفه لا به لای حرفاش.........

"شما دوتا ک انقد بهم وابسته اید

پس فردا چطور میخاید هر کدوم ازدواج کنید؟؟

بلخره همیشه ک ادم مجرد نیس

تو شوهر میکنی...

اون زن میگیره...............

جلوی اونا ک دیگه نمیشه انقد مسخره بازی کرد!!

ازین ب بعد یکم کمتر .............................................."

ینی اصن یه درصدم فک نکرد ک شاید اخرش ما..........................؟؟ :(

نفهمیدم کی اشک جمع شد تو چشام :(

یعنی واقعن؟؟؟

قراره همه ی این فکرای مسخره ک همش تو سرم میچرخه ب واقعیت بپیونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :(

نمیدونم

خدایا درستش کن!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۶
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی