- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

77

جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
امروز ساعت 7 بزور خودمو از تخت خاب کندم ک برم پیش دشمن ِ نفهم ِ دایی جان!!!

چون دایی گفته بود یارو ساعت 11 جلسه داره زود جنبیدم ک از دستش ندم مثلن

ساعت 8 دانشگاه بودم...

اما گفتن امروز معلوم نیس آقا کی تشریف ِ بی مصرفشون رو بیارن

منم رفتم با کمال پررویی تو دفترش پیش ِ منشیش نشستم تا بیاد!!!

هر یک ساعت یه بار عقربه ها زحمت میکشیدند به اندازه ی پنج دیقه میرفتن جلو !!!!!!!!!

من خمیازه میکشیدم ....

منشی تخمه میشکست

یکی کف ِ زمینو طی میکشید و با خودش حرف میزد!! گویا هر بار کنکور میداده رد میشده

یکی دیگه دااااااااااد میکشید ک دانشجوهای ترم چهادهش الان بلاتکلیفن

من خمیازه میکشیدم

منشی پسته میشکست

دوست دایی هر از گاهی میومد سر میزد ببینه در چ حالم

یکی اومده بود از مدیر گروهش امضا بگیره

یکی قرارشو ب منشی یاداوری میکرد......

هر کس مشغول یه کاری بود و.....

من خمیازه میکشیدم و.....

منشی تخمه مشکست!!!!

ساعت 10 شد !

داشتم چیزایی ک نخورده بودمو بالا می اوردم از بس این منشیه جلوم ملچ ملوچ میکرد....

+یدفه چشمم ب عکس دایی خورد رو دیوار (الهی قربونش برم) 

کلی فکر کردم ک این یاروک میخاد بیاد چ شکلی میتونه باشه!!!!

ک یدفه اومد داخل و مثه برق بدون اینکه هنوز دقیقن دیده باشمش رفت تو اتاقش

و دیگه هییییییچچچچچکی نذاش برم تو اتاقش

اخرش یکی از دوسای دایی رفت تو اتاق باهاش حرف بزنه اما این شکلی اومد بیرون و گفت فایده نداره خیلی گنده دماغه صلاحه ک توام نری توو!! برو بگو آقای شعوری(رییس دانشگاه و دوس دایی) دوباره رو مخش کار کنه

منم با چشای پر از شکرفتم دانشگاه پیش آقای شعوری

میگف تنها دلیل این مرتیکه واسه رد درخاستت پایین بودن معدلته!!!

گفتم ینی انقد فکرش کار نمیکنه ک من اگه خنگ بودم از پس کنکورم بر نمیومدم!!؟؟

اینو ک گفتم انگار آقای رییس یه فکر جدید ب سرش زد از یه نامه به استناد کارنامه کنکورم تنظیم کنه

امروز منو خیلی این طرف اون طرف کردن .......

خدا کنه همه این بدبختیا و زحمتا بی نتیجه نمونه

حالا من ب جهنم!!!

من سعی میکنم خودمو قانع کنم ک حتمن صلاحم این بوده

اما نمیخام زحمتایی ک دایی واسم کشید باد هوا بشه .....!!!

خیلی بخاطرم کارشو ول کردو اومد دانشگاه

دوس ندارم جلو اون یارو حرفش زمین بیوفته

فردا پس فردا دیگه جواب قطعی رو بهم میدن

ب قول رها مثه کسی شدم ک پشت در ِ اتاق عمل منتظره

 

+ 25 تومن امروز بابت آژانس دادم ک کوفت اون یارو بشه و صدقه سر داییم !!!

+منو بخاطر کارنامه کنکور فرستادن دانشگاه خودمو و باز آقای چاووشی رو دیدم وقتی رفتم 

+لطفن اگه کمترین علاقه ای هم ب موجودی بنام آیدا دارین واسش دعا کنید .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۰۱
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی