- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

106

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ
هنوز هیچی معلوم نیست

اما وقتی مامان انقد رو آزمایش ژنتیک تاکید میکنه تمام استخونام میلرزه

من آخر از فکر نتیجه ی این آزمایش میمیرم و کسی نمیفهمه

یه شبایی از فکر اینکه جواب منفی باشه ...

از فکر اینکه یه شب بخام به عروسیت دعوت بشم

از فکر اینکه عمرن تو عروسیت بتونم اشکامو کنترل کنم

از فکر اینکه تو خونه بمونمو فقط گریه کنم

از فکر اینکه اون شب تا صبح همه ی خاطره های دو نفره مونو مرور کنمو دیونه بشم

از فکر اینکه اون شب عشق جدیدت چ حالی داره

از فکر اینکه قراره یه نفر آروم آروم جامو تو دلت بگیره

از فکر اینکه دیگه هر جا تو باشی پامو نذارم ک مبادا یه چیزایی یادم بیادو دیونه تر بشم

تا صبح بیدار میمونمو گریه میکنم

جدیدنم ک گریه هامو میندازم تقصیر پروپوزالی ک باید تهیه کنمو بلد نیسم

 

+نمیتونم خودمو کنار کسی جز تو تصور کنم.....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۰۹
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی