- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

149

جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ

هعییییییی خداااااا ، چقد این دو روز اخیر بعلاوه ی امروز خووووووب بود!! خدا چی میشد همه روزا مثه این دوسه روز بود؟ :| این کاملن بی عدالتیه که یه روزایی از شدت غم میترکم و یه روزایی از شدت خوشالی :|

پنج شنبه 10 بهمن - از صبح روز مزخرفی بوددددددد ، مثه روز قبلش چارشنبه :( اما خب شب ، شام ، اَرگ ، عشق ... تلافیشو دراورد کصاااافد :D:D البته نه !! یادمه بعد از شام هنوز میخاسم خفت کنم ، اما اون مکالمه ی طولانی ِ بعد از شام تو ماشین ، کنار خیابون بود که باعث شد خیلی از مسائل حل بشه و من خفت نکنم :| میدونی چیه؟؟؟ تو خییییییییییییلی خوبیااااا اما گاهی نمیدونم چرا خــ... میشی :0:0:0 :|

دیروزم که هووووچی دیگه از صبح تا تقریبن صبح روز بعد تو اتاق من و روی کتابای تو سپری شد ^_^ فقط شبش یه 5-6 دیقه ای با سعید فک زدیم بعد از مددددددتهاااااا ، و کلی اندرون ف.بوک ول گشتیم دوتایی . بلکه خستگیمون دربره .. 

یه جاهایی از دیشب بود که دیگه خییییییلی هندی شد لامصب :( اونجاهایی که با آهنگسازشِ مهدی یراحی یاد دوران مجردی اوفتادیو گفتی هر وقت باهام قهر میکردی فقط همینو گوش میدادم و دیگه خاهشن قهر نکنو این قرتی بازیا ... اصن من نمیدونم آخه تو دیگه چرا مثه من اشکت دم مشکته؟؟؟؟من دیشب اصن قصد گریه نداشتم ، تو که اشکت افتاد پایین مجبور شدم پمپو ب کار بندازم.......... :| بیا و یکم بیشتر پسر باش :)))

ینی من امروز دل تو دلم نبود که آیا این امتحان سختت با موفقیت سپری میشه یانع ؟! اصن میخاسم خودمو از پنجره بندازم پایین وقتی با زنگت از خاب بیدارم کردی گفتی قبول شدیییییییییییییییییییییییییی ، دیگه قلب نمونده برام ک ... صبحم که شعوری تا منو دید که دیر رسیدم به کلاس سوژه گیر اورده بود هی میگفت خانوم اکبری تازه عروسه تازه عروسه - مرگو تازه عروسه :| اون موقع میخاسم بکُشمش اما وقتی گف بخاطر اینکه عروس شدی دونمره به نمره تنظیمت و کلیه درسایی که با من داری اضافه میکنم میخاسم از همون عقب کلاس................ :D اووووووف نمره فیزیکمم که اومد و خداروشکر بالای 14 هست ، اصن هیچی دیگه امروز کلن روز خوبی بووووود ، دانشگاه که شدیدن خلوت بود اما همه بچه های جدید که من قراره باشون تو چندتا درس هم کلاسی بشم و اتفاقن با نگاه اول خیلی هم نچسب به نظر میرسیدن اومده بودن!!

الانم که داره برف میادو آیفون ما داره میسوزه :))) خدایا ینی نمیشد یه دوروز دیرتر این برفو بوران شوروع بشه که بجای کنسل شدن ماه عسل مامان اینا برگشتنشون یه هفته به تعویق بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟من دیگه حرفی ندارم :|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۱
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی