- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

195

دوشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

امروز برای اولین بار حضور در اتاق عمل بیمارستان بهشتی رو تجربه کردم !!!!! بیمارستانی ک مثه بقیه جاهایی ک میریم رو عملهای خاصی فوکوس نداره و آدم خیلی میتونه اطلاعات مختلفی کسب کنه و شرایط جدیدی رو تجربه کنه . از دیشب کلن ذوق مرگ بودم ب چند علت . 1. اینکه اونجا همه ی بچه های گروه از هم جداییم و مجبور نیستم بعضیا رو کنارم تحمل کنم. 2. اینکه ممکنه تو این دوره یکی از دوستامو ببینم ک خیلی میخامش.. 3. اینکه از یه زوج ِ آقای دکتر-خانم اتاق عملی ای خیییییلی تعریف میشد از زبون بچه ها . امروز دیدمشون . یه دختر ب شدددددت خوشگل و جوون ک همسر یه جراح مغزو اعصاب سن بالا و فسیل شده بود من هرچی فکر کردم نفهمیدم به چه قیمتی :| ...

امروز سر عمل یه پسر خنگ بودم ک واسه بار دوم اومده بود دماغشو تبدیل ب بینی کنه !!!! من ک اصن نگاه نکردم چطور عملش میکنن . همش سرم پایین بود . چون اگه در آینده بخام عمل کنم میترسم میزنم زیرش !! ولی خیلی خوشم اومد دکترش یه دماغ ب شدت عقابی و گنده داشت :)))

با یه دکتر بیهوشی جدید آشنا شدم ک نفهمیدم فازش چیه دقیقن !! فک کنم منو مظلوم گیر اورده بود . میخاست 3-4 ساعته تمام بار اطلاعاتیشو ب من منتقل کنه . یه آدم عجیب با رفتار های استرسی و تند ک همش منو یاد شخصیت حامد بهداد مینداخت . خندم میگرفت :))) هی تند تند حرف میزد منم با دقت زل زده بودم تو چشماش ینی خیلی میفهمم . گهگاهی هم لابلای حرفاش یه سوال میکرد ک یاد بلد بودم یا نه !!! یه یدفه گفت

+دوست داری اسپاینال کنی؟؟

-آره ولی الان ما نباید این کارو.... !!!

+نباید نداره .. ترسو بذار کنار من پشتتم !

-نمیترسم ک..

+اوکی آقایاون ستو بیارید ....

و اینچنین بود ک من تا لبه ی اسپاینال کردن رفتیم اما استادمون فرشته ی نجات شدو نجاتم داد :))) نمیدونم چرا من وقتی نگاه استادا میکنم فک میکنن دارم با تک تک سلولام ب حرفاشون گوش میدم اصن دیگه فقط میان اطلاعاتشونو روی من خالی میکنن . دلم میسوزه . گول میخورن . در اصل من فقط نیمی از حواسم ب حرفاشونه 

اما امروز صبحم با بوی گند کوتر کردن شروع شد و سقف رویاهام از هم پاشیده شد... این شکلکه خودش اومده اصلنم نمیتونم پاکش کنم....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۰۷
بانوی شرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی