- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

- روزانه های بانوی شرقی♥ -

تو دلم فقط یه بار مهمونی بود "تو اومدی" ، دَرارو بستم از اونوقت ، دیگه مهمون نمیاد....

دل درد های خاک بر سر !!

دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ

دیروز خیلی روز لعنتی ای بود!!با دل درد از خاب بیدار شدم.. اما اعتنایی نکردم.. حاضر شدم واسه رفتن.. از شانس قهوه ایم تربیت بدنی داشتیم :| یکم که راه رفتم حالم افتضاح بد شد !!!! دیگه رو پاهام نمیتونستم وایستم! اینجور موقه ها فقط میخام گریه کنم یا بهتر اینکه بمیرم :( صدای بچه ها رو اعصابم بود! منی ک انقد شلوغمو اذیت میکنم دیروز ناگهان زدم زیر گریه... با اینکه اصلن دلم نمیخاست شادیشون رو خراب کنم.. من حالم بد بود و ب اونا هیچ ربطی نداشت.. دیگه نمیتونستم یک ثانیه سر کلاس فیزیوپات دوام بیارم.. زنگ زدم ب بابام ک هرچه زودتر بیاد دنبالم ک همون موقه پشت خطی داشتم.. محمد!!! - سر یه قضیه ای محمد گیر داده بود ک رفته شمال ! منم ریلکس چون میدونستم نرفته هرچی میگفت فقط میگفتم سوغاتی یادت نره:| - شماره شو ک دیدم زنگ زدم ببینم چیکار داشته.. صدام خیلی بی حال بود.. خودش فهمید چی شده!!! گفت تا یه ربع دیگه میام دنبالت... - تو که شمال بودی :| - اخ راستی م ک نیستم زنگ میزنم مریم بیاد دنبالت ب بابات بگو این همه راه نیاد!!!

منم ک دیگه رو هوا فکرشو میخونم! اما گفتم باشه بگو زود بیاد :| یخورده وقت ک گذشت زنگ زد گفت مریم نزدیکه بیا بیرون.. :| رفتم جلو دانشگاه.. طبق تصوری ک داشتم محمد خودش اومده بود و طبق روال معمولش یه ترمز نافرم زد جلوی پام :| روی صندلی رو شبیه بقالی کرده بود ! پسته و بادوم و کشمش و.. !! مثل مردی ک اومده دنبال همسر ِ زائوش :) - البته من در این مواقع دسته کمی از یه زائوی رو ب موت ندارم ! - الان من باید با این حالم مثلن سوپرایزم میشدم :| میگفتم ااااا تو ک شمال بودی !!! و دور سرم پر از قلب میشد :| ولی واقعن توانشو نداشتم :/ گف غافلگیر شدی نه؟ از شمال اومدم بخاطر تو یکی یدونم !!!! :| - هوم - !

غافلگیر نشدم اما واقعن حال روحیم خیلی بهبود پیدا کرد!! این جور وقتا ک تو هرجور باشه خودتو میرسونی تا خوشحالی من فراهم بشه ، انقد دلم قرص میشه ک نگو... واسه همینم دیگه مثه سابق تا یه بار ب حرفم گوش نمیدی یا وقتی میگی کار دارم نمیتونم ، این ذهنیت نمیاد سراغم ک حتمن علاقت ب من کم شده.. همیشه این تلاشایی ک واسه من میکنی میاد جلو چشمم و میگم حتمن واقعن امکانش برات نبوده ک ب درخاستم جواب رد دادی.....

+هیچکس نمیتونست اندازه ی تو من رو انقد علاقمند کنه ک این همه تلاش کنم واسه تغیر ِ خودم !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۰۶
بانوی شرقی

نظرات  (۶)

امان از دل درد....
عزیزم.... جه خوب که محمد اومده.
من اکه میبودم احتمالا درد دل دردمو خالی میکردم رو سرش....
ولی حق داشتی.... تمیشه حرف زد وقتی درد داری....
سلام.الان بهتری!؟
پاسخ:
هوم.. هردفه مرگ و جلو چشمم میبینم:((
اصن جوووون نداشتم سلام کنم چ رسد ب بحث کردن:))

اره عزیزم.. خوبم
چ یه خط ِ غم انگیزی !!!!
ولی حیف ک مقدور نیس -_-
ایدا تو این کامنت کذاشتی!؟ اسم نداشت!؟
پاسخ:
اره عزیزم خودمم.. ببخشید حتمن یادم رفته..
خب خداروشکر زنده ای
زایمانت موفقیت آمیز بود خداروشکر؟؟؟ :)))))))))))))))

رفتم وبم دیدم 12 تا کامنت دارم 10 تاش از توئه غافلگیر شدم
مرسی  ک میخونی :* :* :* :* :*
پاسخ:
اره با موفقیت انجام شد:)))))
وای سپیده من هردفه واقعن اندازه زایمان درد میکشم:/

اره چند روز وقت نکردم سربزنم..
انقد خوب مینویسی ادم دلش نمیاد نخونه!!!!
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۶ بانــوی آقایِ مهندس
چه خوب گفتی که کارایِ خوبِش میآد جلوی چشمت♥♥

+بلا دور باشه‍ ازت نازنینم
پاسخ:
انقد مامانم تمرینم داد تا موفق شد:))

ممنوووون عزیزم.. همچنین...
خوبه پس حتما بهت NVD  رو توصیه میکنم چون حیفه با این پیشینه الکی بری زیر تیغ جراحی دوباره

وووووووووووی جیگرتو ... خوب میخونی ...
من چند وقتیه ب نظر خودم اصلا خوب نمینوسم
یعنی ب دل خودم نمیشینه
البته ی سریاشون ب دلم نشسته بود ک بلاگفا لمبوندشون!!!
پاسخ:
ان وی دی چیه سپیده؟ اگه خوبه جدی یکاریش بکنم


شکسته نفسی نکن :دی
کلن نوشته هایی رو ک وقتی میخونم میتونم لمسشون کنم و خودمو جای نویسنده بذارمو درکش کنم خیلیییی دوست دارم..
توام اینجوری مینویسی
خاک تو سر بلاگفا !!!
من چقد سر اون قسمتی ک تو کیک تو هوا پخش کردی خندیدم !!!!!!! -_-
وای ازین دردای لعنتی..تنها حسی که اون لحظات دارم آرزوی مرگه:(( اصن زندگی برام متوقف میشه اون لحظه:|
سورپرایزم باید میشدی:)))))))))

آرزو واسه ت بی نهایت خوشبختی میخوام:*****
پاسخ:
اره خیلی بدن :(
دقیقن مثه من -_-
نه دیگه فکرشو میخونم اکثرن :)) مگرن اینکه اصلن حواسم نباشه !!!

مهربونیتو قربون عزیییییییزدلم :*****

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی